رويكرد پيشگيرانه در بزهكاری و بزه ديدگی اطفال با تأكيد بر نقش پليس زن

اطفال دارای روحیه ای انعطاف پذير و حساس بوده و قابلیت خاصی در اصلاح و تربیت دارند. از آنجا که بزهکاری اطفال پديده ای اجتماعی و روانی است، سهل انگاری در حمايت اعم از مادی و معنوی و تربیت آنان منجر به گرايش آنها به بزهکاری و ارتکاب جرم خواهد شد. لذا پیشگیری از بزهکاری اطفال نیازمند تدابیری همه جانبه از سوی نهادها و سازمان های دولتی و مدنی خواهد بود و استفاده از پلیس زن ويژة اطفال در فرآيند کیفری با توجه به توانايی و ويژگی های خاص رفتاری در پیشگیری از بزهکاری نسبت به بزهکاری بزرگسالان مثمر ثمرتر خواهد بود. هدف از اين پژوهش رويکرد پلیس زن در پیشگیری از جرائم اطفال و علیه اطفال و تبیین ضرورت تشکیل اين پلیس تخصصی در ساختار نیروی انتظامی و توانمندی خاص رفتاری آنها در رعايت حقوق و پیشگیری از بزهکاری و بزه ديدگی اطفال است. به عنوان يافته نهايی اين پژوهش بايد خاطر نشان ساخت که پلیس زن می تواند از طريق پیشگیری و کنترل ابزارهای جرم آرامش، اطمینان، اعتماد و نظم و بالاخره امنیت همه جانبه را برای کودکان ايجاد نمايد

مقدمه

از بارزترين سرمايه های يک کشور کودکان آن جامعه اند که اگر سرمايه گذاری مادی و معنوی صحیحی انجام شود، بالطبع از آينده ای بدون واهمه برخوردار خواهیم شد در غیر اين صورت اطفال بزهکار امروزی به جانی خطرناک آينده تبديل خواهند شد لذا رعايت حقوق آنان وظیفه تک تک ماست. سرمايه گذاری در مورد اطفال بهترين سرمايه گذاری است که هر دولتی می تواند انجام دهد و هیچ کشوری بدون سرمايه گذاری در مورد اطفال خود به توسعه پايدار و ارزشمند نخواهد رسید و در ارتباط با بزهکاری و بزه ديدگی اين گروه سنی تشکیل پلیس زن اطفال می تواند ضمن حفظ و رعايت حقوق منحصر به فرد آنها، نقشی اساسی و مهم در حمايت و هدايت و شخصیت رفتاری اين گروه داشته باشد. در فرآيند دادرسی کیفری پلیس معمولاً نخستین تماس را با اطفال بزهکار دارد و با وقوع جرم به طور معمول پلیس نخسنین کسی است که مداخله می کند. شیوة برخورد اولیه پلیس با اطفال بزهکار تأثیر زيادی بر نوع و تکرار بزه و پیشگیری از بزهکاری او در آينده خواهد داشت و چه بسا برخورد غیر عاطفی و نامتناسب با روحیات طفل بزهکار باعث تجری او نسبت به تکرار بزه و زمینه ساز ارتکاب ساير جرايم او در آينده شود. (جاويد صلاحی، )1381از اين رو برای حمايت از حقوق ويژه اين گروه سنی و در راستای پیشگیری از بزهکاری و بزه ديدگی اطفال ضرورت تشکیل پلیس زن اطفال با ساختاری ويژه در نیروی انتظامی احساس می شود تا اين پلیس تخصصی با ايجاد شرايط محیطی خاص که متمايز از يزرگسالان است و با آشنايی با دنیای کودکانه آنها برخوردی متناسب و منحصر به فرد به منظور کاهش و پیشگیری از ارتکاب جرايم اطفال و علیه اطفال داشته باشد

در بسیاری از موارد، کمک رسانی يا کنترل بحران های اجتماعی صرفاً در توان مردان نیست. از اين رو سیاست جنايی در سراسر دنیا به دنبال استفاده از توان زنان در امور امنیتی و پلیسی برآمده است. با بررسی ويژگیها و توانمندی های پلیس زن می توان تعاملی صحیح بین پلیس و کودکان به دست آورد. پلیس زن قادر به درک نقش و پايگاه اجتماعی اين قشر است، بنابراين بهترين وسیله برای همنوايی با اهداف نظام اجتماعی در قالب افزايش امنیت و پیشگیری از جرم خواهد بود.

وجود ويژگی های خاص در پلیس زن، پیشگیری از جرايم مخصوصاً جرايم ناظر بر خانواده و کودکان را جزو حوزه های تخصصی اين پلیس قرار میدهد. لذا زمانی که سخن از پیشگیری از وقوع جرم و مبارزه با آن در مورد اطفال به میان می آيد، پلیس زن نخستین گزينه ای است که به ذهن متبادر می شود.

به نظر میرسد اگر کودک بزه ديده ای اطمینان يابد که در اداره پلیس با پلیس زن مواجه خواهد شد، با راحتی بیشتری می تواند مسائل خود را بیان کند و نتیجه تبعی آن، کاهش آمار سیاه جرايم، نا امن شدن محیط برای مجرمان و اتخاذ تصمیم لازم برای ايجاد امنیت بیشتر از سوی مسؤولان امنیتی و انتظامی خواهد بود. لذا در اين مقاله به دنبال اين هستیم که بیان کنیم پلیس زن در پیشگیری از جرايم کودکان و علیه آنان در جامعه چه نقش و رويکردی را می تواند بر عهده داشته باشد

اين پژوهش دارای اهمیت کاربردی و ماهیت توصیفی – تحلیلی است. روش تحقیق اسنادی است. اطلاعات لازم هم از طريق مطالعه اسناد و مدارک گردآوری شده است

گفتار نخست: رویكرد پليس زن در پيشگيري از بزهكاري اطفال

الف ) وظایف پليس زن ویژة اطفال در مرحله تحقيقات

نظر به اين که اطفال دارای طبعی حساس و زود رنج بوده و به طور کامل قدرت تشخیص و درک نتايج اعمال خود ندارند، برخورد اولیه مقامات انتظامی تأثیر عمیقی در روحیة آنان باقی می گذارد و هرگاه پلیس با آنان در خور اقتضای سنی آنها رفتار کنند و با خونسردی و احترام اشتباه آنان را گوشزد و لزوم رعايت قوانین و مقررات اجتماعی را يادآور شوند اطفال از عمل خويش اظهار ندامت خواهند کرد. در عوض خشونت و تحقیر و توهین، حس انتقام جويی و سرکشی را تقويت و آنان را نسبت به اجتماع بدبین خواهد کرد و غالباً آنها را به انتقام از جامعه ترغیب می کند. (وزيری و آبید، )1390لذا در بزهکاری اطفال به منظور حفظ حقوق و برخورد متناسب با روحیه و شخصیت آنها و تضمین موقعیت اجتماعی و قانونی با استفاده از روش های اصلاحی و تربیتی استفاده از پلیس زن به سبب ويژگی ها و توانمندی های خاص رفتاری و شخصیتی از اولويت خاصی برخوردار است. بنابراين، لازم است که اين پلیس تخصصی در تحقیقات مقدماتی که اطفال و نوجوانان نگران نتايج اعمال و رفتارشان می باشند از توبیخ و سرزنش آنها خودداری کنند و با برخورد آمرانه توأم با عطوفت به کشف حقايق بپردازند. همچنین در ايفای اين امر مهم، نیروی انتظامی بايستی در تشکیل اين پلیس تخصصی ويژه از نیروهايی استفاده کند که آشنايی لازم با علوم تربیتی اطفال ، جرم شناسی و قوانین خاص آنها دارند زيرا طفل بزهکار در ساية حمايت روحیه لطیف زنانه و ذهنیت اجتماعی کودک از زن در جامعه که همواره دارای نقشی محبت آمیز و مادرانه است می تواند از امنیت روانی لازم در تحقیقات مقدماتی پلیس برخوردار شود

ب) پليس زن و مصاحبه با اطفال بزهكار

ترجیحاً مصاحبه گر بايد پلیس زن متخصص اطفال باشد. زيرا پلیس به دلیل ماهیت کاری که دارد و در اکثر اوقات با پرونده های خشنی از قبیل قتل وکلاهبرداری سر و کار دارد، روحیة مناسبی برای برخورد با کودکان ندارد و ضروری است که پلیس زن مخصوص اطفال آموزش داده شود. وجود مصاحبه گر زن اطفال بزهکار علاوه بر ترمیم روحی و جلوگیری از بزه ديدگی مجدد می تواند امنیت روانی لازم را برای متهم به ارمغان آورد. از اين رو نکاتی را که اين پلیس تخصصی لازم است در مصاحبه با اطفال بزهکار مورد لحاظ قرار دهد به شرح زير است

  1. مصاحبه گر نبايد فقط سؤال کننده باشد. بلکه بايد با تشويق کودکان به اظهار نظر فضای متفاوتی برای مطرح کردن موضوعات و مسائل مورد نظر خود را فراهم نمايد. به عبارتی مصاحبه گر می تواند کودک را در مسیری قرار دهد که خود پاسخ دهنده شود و از اين طريق اهداف مصاحبه تأمین شود.
  2. مصاحبه گر بايد هنگام مصاحبه نشان دهد که به گفته های مصاحبه شونده علاقمند است و اين سبب می شود که مصاحبه شونده در مورد مسائلی گفت و گو کند که قبلاً فکر نمی کرد آن مسائل برای بقیة اعضای خانواده يا حتی دوستانش هم مطرح باشند. به همین دلیل به نظر می رسد گاهی اوقات کودکان والدين را مانعی برای بیان مشکلات خود می دانند و سعی می کنند مطالب را در اختیار کسانی قرار دهند که پذيرای گفته های آنان باشند. لذا مصاحبه گر بايد در شروع مصاحبه رابطه ای دوستانه و عمیق با آنها برقرار سازد. در چنین مصاحبه هايی همیشه بايد يکی از والدين يا وکیل اطفال حضور داشته باشد، مگر اينکه دلايل موجهی برای عدم حضور وجود داشته باشد. اگر چه در هر دو حالت بايد وضعیت خانواده و زندگی اطفال به دقت مورد توجه قرار گیرد.( همان)

ج: برنامه هاي کاهش و پيشگيري از بزهكاري اطفال

برای پیشگیری از جرم و بزهکاری نه تنها دولت ها و نهادهای وابسته به آن، بلکه نهادهای غیر دولتی و تمامی مردم نیز در اين ارتباط نقش ويژه ای دارند. لذا نظر به بند 8ماده 4قانون نیروی انتظامی، که وظیفه پیشگیری را برای نیروی انتظامی پیش بینی نموده است، به نظر می رسد اين نیرو در کنار ديگر نهادها و مراکزی که مستقیم در پیشگیری از جرم نقش دارند، قادر است با تکیه بر تحقیقات و مطالعات علمی به تدابیری دست يابد که در تمامی سطوح پیشگیری از بزهکاری اطفال در فرآيند يک تعامل علمی و اجرايی نقش مؤثری ايفا کند. بنابراين، پلیس با فاصله گرفتن از روش های منسوخ و توجه به رويکردهای نوين قادر به انجام اين مهم است و می تواند اين مسئولیت را مقتدرانه به انجام برساند (رجبی پور، .)1383در خصوص برنامه های پیشگیری از بزهکاری اطفال، پلیس زن در ابعاد مختلفی می تواند نقش بسزايی در اين امر از طريق تعامل و همکاری با برخی نهادها ايفا کند. لذا اين موارد را در 4قسمت به شرح ذيل مورد بررسی قرار می دهیم

1- اقدامات پليس زن ویژه اطفال در امر پيشگيري از بزهكاري کودکان

  • تشويق و تقدير از اطفالی که در مدت زمانی معین، به رغم وجود زمینه های ارتکاب جرم، مرتکب بزهنشده اند و در آن بازه زمانی و شرايط ويژه مراتب را به اين پلیس تخصصی اطلاع داده باشند
  • جلسات ماهیانه با اطفال بزهکار به منظور ارائه مشاوره در خصوص شناسايی رفتارهای بهنجار در مواجهه با شرايط ارتکاب بزه و اخذ گزارش از آنها در خصوص شیوه و روش به کارگیری آنها در مواجهه با شرايط جرم زا
  • تقدير از نزديکان، دوستان و مربیان اطفال و نوجوانان بزهکار که در مراقبت و همکاری در امر جلوگیری از ارتکاب مجدد بزه با پلیس ويژه همکاری داشته اند.(ملک زاده،1386)

2- ارتباط بين پليس زن اطفال و نوجوانان با آموزش و پرورش در جهت پيشگيري از بزهكاري اطفال

یکی از علل اصلی بروز مشکلات در نوجوانان احساس ناکامی است. در واقع، گاهی اوقات نیازهای کودکان و نوجوانان برای احراز هويت، امنیت، استقلال و يا محبت به گونه ای دچار شکست می شود که رفتارهای ضد اجتماعی آنان، تلاشی در جهت کاهش آن شکست هاست. همچنین در مواقعی، شرايطی همچون کم هوشی، فقر فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، تعارض در خانواده، خانواده های از هم پاشیده، بی محبتی والدين، نبود اعتقادات صحیح در خانواده، تحقیر وشکست و احساس حقارت ناشی از عیوب جسمانی باعث بروز ناکامی ها در کودکان و نوجوانان می شود. (ملک زاده، )1386حال اگر بپذيريم که پلیس زن ويژه کودکان می تواند عامل مؤثری در پیشگیری از ارتکاب جرايم کودکان باشد، يکی از تکنیک های کاهش و پیشگیری از بزهکاری آنها تعامل با آموزش و پرورش است. مواردی از آنها عبارتند از

  • ارتباط پلیس زن با آموزش و پرورش و شرکت در جلسات مختلف انجمن در تعامل با اولیا و مربیان اطفال و نوجوانان بزهکار و بررسی وضعیت دانش آموزان بزهکار پس از برخورد اولیه با پلیس ويژه به منظور تحت نظر قرار دادن آنها و اجرای برنامه های تربیتی در جهت پیشگیری از تکرار جرم
  • حضور پلیس زن ويژه اطفال و نوجوانان در مدارس و صحبت با دانش آموزان و آگاه کردن آنها از تهديدات و ارائه راه کارهای بهنجار در جهت پیشگیری از ارتکای جرم
  • بیان هشدارهای لازم به دانش آموزان بزهکار و والدينشان که در صورت برخورد مجدد و يا قرار گرفتن در شرايط جرم زا ضمن اينکه رفتار مناسب را در پیشگیری از ارتکاب آن انجام دهند مراتب را با خانواده و پلیس ويژه اطلاع دهند.
  • انتشار جزوه های تربیتی و آموزشی برای اولیا و مربیان دانش آموزان در جهت حفظ، تربیت و مراقبت از آنها به ويژه پس از تجربه ارتکاب جرم
  • جلب اعتماد بین پلیس زن ويژه اطفال و نوجوانان با دانش آموزان به منظور درک و تبیین و تفهیمانتظارات متقابل
  • آموزش به خانواده ها و ارتباط با آنها به ويژه مادر خانواده جهت مراقبت از فرزندان خود
  • حضور پلیس زن در خیابان ها و راهنمايی کودکان
  • ايجاد کانون های مشاوره در کلانتری ها برای حل مشکلات کودکان و نوجوانان
  • تشکیل کلانتری ويژه زنان پلیس اطفال و ارائه خدمات ترمیمی به مراجعین کودک و نوجوان

ج) همكاري هاي پليس زن با مددکار اجتماعی در پيشگيري از بزهكاري اطفال

در خصوص پیشگیری يا شناسايی افراد در معرض خطر نیز بايد توجه داشت که عوامل زيادی ممکن است وجود داشته باشد که طفل را در شرايط دشواری قرار دهد مثلاً فقر يا نبود خدمات يا حمايت اجتماعی مناسب، برخورد نامناسب با روح لطیف اطفال به ويژه توسط پلیس می تواند شرايط ارتکاب جرم را برای کودک و نوجوان ايجاد کند. در چنین شرايطی پلیس زن ويژه اطفال و نوجوانان با توانمندی های خاص رفتاری با همکاری مددکار اجتماعی می توانند نسبت به طفل بزهکار حمايت های لازم را داشته باشند اگرچه در اصل اين نوع پیشگیری (ثانويه) وظیفه سازمانهای خدمات اجتماعی است اما آنها گاهی به تنهايی قادر به انجام وظايف خود نیستند که اين پلیس ويژه با توانمندی و اختیاراتی که دارد می تواند آنها را در رسیدن به اهداف خود ياری کند. بنابراين، لزوم همکاری پلیس زن با مددکار اجتماعی در پیشگیری از جرم امری لازم است و در واقع به واسطه نقشی که هر دو در جامعه ايفا می کنند، ما ناگزير بايد با همديگر همکاری های لازم را داشته باشند که اين همکاری ها می تواند شامل موارد زير باشد

  • مددکار اجتماعی به دلیل حضور در جامعه می تواند موارد مرتبط با اطفال و نوجوانان را شناسايی و بررسی کرده و مواردی را که لازم است توسط پلیس زن ويژه اطفال و نوجوانان رسیدگی شود به پلیس واگذار کند
  • مددکار اجتماعی می تواند اطلاعات کسب شده را در اختیار پلیس زن قرار دهد تا پلیس بتواند دراقدامات بعدی از آنها استفاده کند. اين کار به دلیل آن است که چون معمولاً رابطه مددکار با کودک بزهکار رابطه ای غیر رسمی است، محیط صمیمانه تری به وجود آمده و طبعاً مددکار اجتماعی اطلاعات بیشتری کسب می کند که ارائه آنها به پلیس زن اطفال و نوجوان در تصمیم گیری ها و اقدامات بعدی پلیس مفید و مؤثر خواهد بود

د) همكاري پليس زن ویژه اطفال و نوجوانان با مقام قضایی در پيشگيري از بزهكاري اطفال

اگر طفل يا نوجوان مرتکب بزه شود قاضی وظیفه دارد به گونه ای با وی برخورد کند که از ارتکاب مجدد بزه جلوگیری شود. در بیشتر موارد هم بهترين پاسخ قاضی به بزه ارتکابی نوجوان پیدا کردن جايگزين مناسبی برای مجازات اوست که البته اين مهم نزد برخی قضات کمتر به چشم می خورد و بیشتر به سمت عدالت تنبیهی و کیفری سوق دارد تا عدالت ترمیمی. نکته مهم اين است که در خصوص اجرای عدالت ترمیمی قاضی به طور معمول نمی تواند به تنهايی عمل کند. قاضی قادر نیست که به خانواده طفل سربزند يا برای درک بهتر شرايط وی وقت زيادی صرف کند. (ملک زاده، )1386در اين زمینه مددکاران اجتماعی و پلیس زن ويژه اطفال و نوجوانان می توانند کمک زيادی به وی کنند و در چنین حالتی قاضی قادر خواهد بود به حل و فصل عادلانه بپردازد.

گفتار دوم : رویكرد پليس زن در پيشگيري از بزه دیدگی اطفال

الف) شناسایی و حفاظت از کودکان در معرض بزه دیدگی

کودکان و نوجوانان با توجه به وضعیت جسمی و شخصیتی که دارند در معرض بزه ديدگی و سوء استفاده هستند. بنابراين ضروری است در هر مرحله، عوامل بزه ديدگی شناسايی شوند و برای مهار آن سیاست گذاری گردد. در راستای چنین سیاست گذاری، کودکانی که در معرض بزه ديدگی هستند، بايد شناسايی شوند تا از طريق حمايت و مراقبت تحت سیاست های پیشگیرانه قرار گیرند. شناسايی کودکان در معرض بزه ديدگی از طريق گزارش مدرسه، بستگان، همسايگان و معلم صورت میگیرد .ايجاد مراکزی جهت گزارش دهی کودکانی که در معرض بزه ديدگی هستند، تسهیل کننده اين امر است .به موازات شناسايی کودکان از طريق گزارش دهی، پلیس زن موظف است اين کودکان را به نهادها و سازمانهايی که حمايت و مراقبت از اينگونه کودکان را بر عهده دارند، معرفی نمايد .کودکان در معرض بزه، کودکانی هستند که دارای والدين بیمار يا معتاد بوده يا شخصا دچار بیماری ها واختلالات روانی هستند يا در شرايط اقتصادی بسیار پايین قرار دارند. (فتاح، )1991کودکان خیابانی که در شهرهای بزرگ برای ادامه بقای خود مجبور به کار يا زندگی در خیابانها هستند، بسیار راحت تر به آسیب ديدگان اجتماعی بدل میشوند .سرپرستی از کودکانی که به جهات و علل گوناگون، سرپرست خود را از دست داده اند، در درجه اول بر عهده دولت است .به همین سبب در بیشتر کشورهای دنیا مراکز خاص دولتی، سرپرستی و نگهداری از اين کودکان را بر عهده دارند .در کنار اين مراکز، بعضی مؤسسات که توسط اشخاص خیر و نیکوکار تأسیس شده اند، به اين وظیفه مهم اشتغال دارند. در نتیجه برای تحقق اهداف پیشگیری حمايت منجسم و سازمان يافته از بزه ديدگان بالاخص کودکان ضرورت دارد.

با در نظر گرفتن اين امر، يکی ديگر از وظايف پلیس زن، تعامل با اين تشکل ها و مراکز غیردولتی حمايتی میباشد و سازمان های غیر دولتی در بسیاری از موارد مانند پیشگیری از وقوع جرم علیه کودکان، پیشگیری از بزهکاری کودکان و حمايت از کودکان بزه ديده يا ناقض قانون، میتوانند با پلیس همکاری داشته باشند و تدابیر لازم را برای تضمین تلاش منسجم در اين زمینه ها جهت تضمین هر چه بهتر حقوق کودکان اتخاذ نمايند.ايجاد ايستگاههای پلیس دوست دار کودک با همکاری سازمانهای غیر دولتی و کودکان، انجام فعالیتهای مشترک مانند بازی های دوستانه ورزشی، فعالیتهای فرهنگی، برگزاری نمايشگاه های مربوط به کودکان میان پلیس و سازمانهای غیردولتی از ديگر موارد کاهش موقعیت های بزه ديدگی در کودکان میباشد.

ب) اعلام موقعيتهاي پر خطر به والدین اطفال

از ديگر روشهای مؤثر در تقلیل موارد بزه ديدگی و پیشگیری از آن، اعلام و اطلاع رسانی صحیح و کارآمد در خصوص زمانها و موقعیت های پرخطر، مکانهای جرم زا و ويژگی های کودکان درمعرض خطر به والدين اطفال میباشد. پلیس زن می تواند با معرفی کانون های خطر به والدين و افراد جامعه، آنها را به خود ايمن سازی دعوت کند. يکی از طرق اعلام موقعیت های پر خطر به والدين، آموزش آن ها می باشد اين آموزشها بايد بر محور جلوگیری ازگرفتار شدن در خطر متمرکز شود و بخش ديگر آموزش ها بايد در جهت رهايی از خطر و کاهش صدمات در صورت گرفتار شدن در خطر باشد. (فینمن، )1986به عنوان نمونه، زمانی که هدف از آموزش، حمايت از اشخاص باشد، جهت گیری آموزش ها در راستای تبیین مسائلی خواهد بود که اگر اشخاص آنها را رعايت کنند، کمتر در مخاطره واقع میشوند .آموزش هايی چون اجتناب از خروج اطفال از خانه به تنهايی يا در هنگام تاريکی هوا يا پرهیز از رفت و آمد اطفال در محله های خلوت، تأکید والدين بر نزديک نشدن و اعتماد نکردن اطفال به بیگانگان و بی توجهی به درخواست افراد مشکوک و ناشناس نمونه هايی از اين نوع تلقی میشوند. پلیس زن میتواند به اطفال نیز آموزش دهد، در صورتی که در معرض خطر سوءاستفاده جنسی قرار گیرند، به والدين خود گزارش دهند. اين قبیل آموزشها باعث مشکل کردن فرايند ارتکاب جرم میگردد که يکی از طرق پیشگیری میباشد

ج) تقليل موقعيت هاي بزه دیدگی کودکان

يکی از اهداف اصلی و مهم پیشگیری وضعی، به هم زدن موقعیت مساعد و مناسب بزه ديدگی و جلوگیری از وقوع بزه ديدگی از اين طريق می باشد.بايد وضعیت و شرايط مناسب را آن گونه طراحی کرد که فرد در آستانه بزهکاری، فرصت ارتکاب جرم را به دست نیاورد، تا بزه ديدگی تحقق نیابد. لذا يکی از اقداماتی که پلیس زن میتواند در اين خصوص انجام دهد، حضور وی در مکان هايی است که خطر بزه ديدگی بالايی برای کودکان وجود دارد. در واقع از جمله وظايفی که پلیس زن در اين راستا میتواند انجام دهد، اين است که در خیابان ها و مناطق آسیب پذير با افزايش نیرو و کنترل شديدتر نگذارد که اطفال در معرض حمله و هجوم مجرمان قرار گیرند .همچنین بايد تدابیری را بینديشد که اطفال توسط بزهکاران به راه های نا صواب و ارتکاب اعمال ضد اجتماعی سوق داده نشوند

نتيجه گيري

يکی از ابعاد اصلی مأموريت نیروی انتظامی، تأمین امنیت فردی و عمومی و پیشگیری از جرايم است .در بین افراد تشکیل دهنده يک اجتماع،زنان وکودکان در معرض آسیب پذيری بیشتر هستند .نیروی انتظامی به منظور پاسخ دهی به نیازها و جلوگیری از آسیب پذيری اين دو قشر جامعه، اقدام به جذب و به کارگیری پلیس زن کرده است. به نظر میرسد که پلیس زن به علت نوع جنسیت و ويژگی های خاص روحی و روانی و مهارت در برقراری ارتباط، به خصوص ارتباط کلامی در پیشگیری اجتماعی موفق خواهد بود

چنانچه پلیس زن از طريق مشاوره فعال بتواند در بحث پیشگیری اجتماعی از جرايم، با ساير نهادهای اجتماعی، به خصوص نهادهای پايه آموزش و تربیت، ارتباط صحیحی برقرار کند، مأموريت و وظايف پلیس در قبال زنان و کودکان جامعه تا حد چشمگیری محقق خواهد شد .البته اين نکته را نبايد فراموش کرد که زنان پلیس در زمینه پیشگیری اجتماعی از جرايم و تعامل با نهادهای مهمی نظیر خانواده، مدرسه و رسانه های جمعی، نیازمند پشتیبانی قوی مسؤولان نیروی انتظامی میباشند .علاوه بر آن اگر نهادهای اجتماعی، زنان پلیس را به رسمیت نشناسند و به قابلیت های آنان اعتماد نکنند، اين دسته از کارکنان پلیس در ارتباط با اين نهادها دچار مشکل میشوند .بنابراين، برقراری تعامل و ارتباط دو سويه بین پلیس زن، خانواده، مدرسه و رسانه ها نیازمند توجه و همکاری تمامی اين ارگان هاست

ايجاد پلیس زن ويژه کودکان و نوجوانان در ساختار نیروی انتظامی و تعريف اين نهاد با توجه به فرهنگ غنی اسلامی و ويژگی های مختص خود می تواند به عنوان فرد هادی، حامی، مهربان و دلسوز اطفال و نوجوانان را به خود جلب کند و آنان را تحت حمايت و هدايت قرار دهد. ايجاد ساختاری نوين در نیروی انتظامی به منظور پیشگیری و برخورد مناسب با گروه سنی اطفال اگرچه نیازمند اصلاحات و تغییرات اساسی نسبت به گروه های خاصی از ضابطین دادگستری است و نیازمند صرف هزينه و آموزش و زمان است، اين هزينه ها در حمايت و هدايت از سرمايه های انسانی آينده کشور نوعی سرمايه گذاری است. بنابراين، ضرورت تفکیک و ايجاد اين ساختار جديد پلیسی احساس می شود؛ که اين نوع تفکیک به جهت برخورد خاص و متناسب با شرايط سنی و ويژگی های رفتاری اطفال و نوجوانان بزهکار می تواند در پیشگیری از بزهکاری و بزه ديدگی آنها در آينده مؤثر باشد

پيشنهاد ها

  • استفاده پلیس زن از لباس شخصی و امکانات وتجهیزات غیرپلیسی در محیط کار.
  • مجزا بودن مقر اين پلیس تخصصی از يگان های انتظامی
  • در جذب اين پلیس ويژه اولويت استخدام به زنان روانشناس، مددکار وحقوقدان داده شود
  • يجاد خط ارتباطی مستقیم تلفنی که در شرايط اضطراری بتوان بدون واسطه با پلیس ويژه اصفال تماس گرفت