تحقق امنيت اجتماعي خانواده با تأكيد بر نقش پليس زن
- خانواده
- نقش خانواده در پیشگیری از جرم
- امتیازات به کارگیری پلیس زن در مبارزه با مواد اعتیادآور بر اساس مطالعات انجام شده
- مديريت موقعیت های خشونت آمیز
- پتانسیل به کارگیری مهارت های ارتباطي
- حفاظت از آرامش خانواده در خشونت های خانگي
- مزايای اجتماعي به کارگیری پلیس زن
- نقش پلیس زن در برنامه های پیشگیری ويژه خانواده
- پلیس زن و پیشگیری از جرم از طريق تعامل با نهاد خانواده
- پیشنهادات
امنيت اجتماعي يكي از مفاهيمي است كه علي رغم تصريح در خاستگاه اجتماعي مورد تفاسير مختلف قرار گرفته است. بررسي ها حاكي از آن است كه جايگاه نهاد خانواده در درون نظام اجتماعي به ويژه حوزه امنيت اجتماعي، بسيار شامخ و داراي آثار غيرقابل انكار مي باشد. لذا شايسته است به منظور صيانت از آن در سير تحولات كنوني در برنامه ريزي هاي راهبردي مورد توجه قرار گيرد. پليس يا نيروي انتظامي مهمترين تشكيلات مقابله كننده با اعمالي است كه به طور مستقيم با امنيت آحاد جامعه ارتباط دارد. دراين راستا پليس زن مي تواند آرامش، اعتماد، نظم و بالاخره امنيت همه جانبه در جامعه و به ويژه خانواده ها را ايجاد كند. از آنجا كه امروزه نيمي از جمعيت كشور را زنان تشكيل مي دهند و در تمامي عرصه هاي سياسي ، اجتماعي و نظامي حضوري فعال دارند ، نياز به پليس بانوان جهت انجام امور مربوط به بانوان و اصلاح ناهنجاري ها و تخلفات مربوط به خانواده بيشتر از هميشه احساس مي شود. دراصل دهم قانون اساسي آمده است: “توجه به خانواده درقالب ركن اساسي جامعه، از جمله مهمترين عوامل بازدارندة فرزندان از ارتكاب جرم به حساب مي آيد.” اگر در جرايم ارتكابي دقت كنيم، خواهيم ديدكه ريشة بسياري از جرايم درون خانواده شكل ميگيرد. در موارد بسيار، آموزش نديدن صحيح والدين، مشكل دار بودن خود والدين، محله اي كه خانواده براي زندگي انتخاب كرده است، معاشرت خانواده با افراد ناباب ، عدم نظارت كافي والدين بر اعمال و رفتار فرزندان و امثال آن، به بزهكاري فرزندان مي انجامد. درخصوص مداخلة پليس زن درخانواده ميتوان گفت كه بخشي از زنان پليس دركلانتري ها و مراكز مشاوره و مددكاري نيروي انتظامي به شغل مشاور و مددكار مشغول فعاليت هستند. بنابراين بهترين گزينه براي برقراري تعامل و ارتباط با خانواده ها به حساب مي آيند و مي توانند حاميان شايسته اي براي خانواده ها در هرجامعه باشند
خانواده
جامعه شناسان بر اين باورند كه خانواده از جمله مهم ترين عواملي است كه مي تواند بيشترين نقش را در جلوگيري از بروز انحرافات و جرايم اجتماعي ايفا كند، همان گونه كه مي تواند عاملي مؤثر در بروز رفتارهاي انحرافي باشد .بنابراين اگر محيط خانواده در دوران كودكي فرد، محيطي سالم، مناسب و بسامان باشد، احتمال مصونيت اين فرد و گرايش آنان به رفتارهاي انحرافي و نابهنجار بسيار فراوان است
كاركردهاي مهم خانواده عبارت اند از :توليدمثل، اجتماعي كردن و تعيين پايگاه اجتماعي، محافظت روان از اعضاي خانواده، كاهش و از ميان بردن تنش ها و همچنين خانه داري و گذران اوقات فراغت. يكي از كاركردهاي مهم خانواده، اجتماعي كردن كودكان است و دو رقيب عمدة خانواده در اين زمينه، مدرسه و رسانه هاي همگاني، به ويژه تلويزيون هستند
كودك درخانه، الگوهاي كرداري و رفتاري را مي آموزد كه براي ادامة حيات او و درمحيط ضروري هستند. كودك مي آموزد كه چگونه در قالب اجتماعي زندگي كند .كودكان مشاهده مي كنند كه پدران و مادران ايشان چگونه با يكديگر رفتار مي كنند، لذا آنان هم به تدريج نمونه هاي اخلاقي و رفتاري خود و ديگران را از طريق بازي و تقليد و تكرار ياد مي گيرند، بنابراين كودك مي آموزد كه چگونه با كنش ها و كوشش هاي زندگي با ديگران روبه رو شود، چگونه برخشم و غضب خود غلبه كند و بر تمايلات آني خويش چيره شود و آنها را به تعويق اندازد
بي توجهي خانواده و ضعف هايي كه در امر تعليم و تربيت نوجوان مطرح است، از قبيل: نبود كنترل، اعتقاد نداشتن والدين يا ندانستن راه صحيح آموزش امور ديني نيز باعث دين زدگي فرزندان مي شود .و زمينه را براي اعمال خلاف آماده مي سازد .روا نشناسان تربيتي معتقدند خانواده هايي كه بر اعمال فرزندان خود نظارت ندارند و كمتر مقررات و استاندارد هاي مشخصي در قبال رفتارهاي ناپذيرفتني آنان وضع و از برخورد قاطعانه درمقابل رفتارهاي خلاف فرزندان خود پرهيز مي كنند، زمينه هاي كجروي و انحراف را مساعد مي نمايند .در واقع، ايشان نابهنجاري رفتاري را – كه نوعي اختلال شخصيتي در نظام رواني افراد است – بروز مي دهند. اين افراد احساس مسئوليت نمي كنند و اختيار رفتار خود را ندارند
از جملة عوامل خطر در محيط خانوادگي عبارت اند از :كم سوادي و دانش والدين، تبهكاري و انحراف چند تن از اعضاي خانواده، مشكلات مالي و محدود بودن درآمد والدين، اعتياد اعضاي خانواده، تک والديني بودن و جز آن است
نقش خانواده در پیشگیری از جرم
- تقويت باورهاي ديني و ارزش هاي اسلامي در فرزندان؛
- جلب اعتماد فرزندان با اين ملاحظه كه فرزندشان بدون احساس ترس و نگراني بتواند مسائل خود را بيان كند
- دور نگه داشتن محيط خانواده از تشنجات، اختلافات و مشاجرات و جلوگيري از هم گسيختگي خانواده؛ زيرا از همگسيختگي خانواده در دختران، اغلب به فرار از منزل و مدرسه و ولگردي مي انجامد .پسران، كوچه و خيابان را بر محيط خانوادة از هم پاشيده ترجيح مي دهند و با قبول عضويت در باندها به ارتكاب جرايم گوناگون كشانده مي شوند
- توجه به رشد جسماني و رواني فرزندان با مهرورزي به آنان
- انتخاب سبک تربيتي مناسب و متناسب با ويژگي هاي فرزندان
- توجه به رفتار فرزندان و منع آنان از معاشرت با دوستان ناباب؛ در اين خصوص «بالبي» معتقد است كه عوارض كمبودمحبت به صورت بي عاطفگي، بي رحمي، افت تحصيلي، بي باكي، سرقت، انحراف، خودفروشي و فحشاست
- سرمشق و الگو بودن والدين براي فرزندان در همة زمينه ها
- پرهيز از مشغله هاي كاري فراوان و خالي گذاردن اوقاتي براي گفت وگو با فرزندان
موضوع تأمين امنيت و ساز و كار هاي مناسب براي آن، چالشي جدي است كه از گذشته دور، ابناي بشر را متوجه خود ساخته است. دانشمندان و مجامع علمي، مطالب متفاوتي در اين زمينه منتشر كرده و تجربيات علمي و مكاتب نظري متنوعي پيرامون اين موضوع به وجود آمده است. پايان ناپذيري اين بررسي منجر به آن شده كه عده اي از اين مقوله با عنوان معماي امنيت نام ببرند. نويسندگان و پژوهشگران اجتماعي، سياسي و امنيتي سطوح مختلفي از امنيت را برشمرده و به فراخور تلقي خود به تبيين ابعاد و ويژگي هاي هر يک پرداخته اند
سطوح داخلي و خارجي، ملي و فراملي، بين المللي و جهاني امنيت، برخي از مواردي است كه در تجزيه و تحليل ها از آن سخن به ميان آمده است. همچنين در حوزه مرجع امنيت، شاهد تشتت آرا و نگرش ها بوده و هستيم. عده اي دولت را مرجع امنيت مي دانند و برخي جامعه و گروهي فرد را مرجع امنيت معرفي كرده و برخي ديگر نيز از ايده دولت، رژيم حاكم، انسان، سرزمين، مردم و … به عنوان مرجع امنيت نام برده اند. با عنايت به رويكردهاي بالا معلوم مي شودكه در خصوص مرجع امنيت، اجماع نظر وجود ندارد
مفهوم امنيت اجتماعي يكي از موضوع هايي است كه با قرائت هاي گوناگون به كار رفته است. اين مفهوم در مواردي، مرز واحدهاي اجتماعي، فرو و فراملي را در نورديده، روز به روز برجستگي هاي خود را در نظريات بين المللي نمايان تر ساخته است.در اين مقاله تلاش شده است با استفاده از روش اسنادي و از منظر جامعه شناسي امنيت، پس از تعريف متغيرهاي مربوط و تبيين ابعاد امنيت اجتماعي، نقش نهاد خانواده در فرايند هويت و امنيت سازي كاركرد آن در تأمين امنيت اجتماعي بررسي گردد
امتیازات به کارگیری پلیس زن در مبارزه با مواد اعتیادآور بر اساس مطالعات انجام شده
مديريت موقعیت های خشونت آمیز
اين واقعيت است كه افسران پليس حقيقتاًبه توسل مفرط به زور تمايل كمتري دارند. استفاده مفرط از زور، براي افراد درگير عوارض جدي در بردارد. وقتي اتفاقات به طور غير ضروري به خشونت مي انجامد هم پليس و هم اعضاي جامعه ممكن است كشته يا زخمي شوند. به علت توسل به خشونت بيش از حد سوي افسران، هر سال، عامه مردم و اعضاي پليس متحمل صدمات و يا از دست دادن زندگي شان مي شوند. همين امر كافي است تتا نيروهاي اجرايي پليس براي كاهش توسل به زور راهكاري بينديشند
از ديگر نتايج نامطلوب توسل به خشونت [از طرف پليس( اين است كه اعتماد ميان پليس و عامه مردم را كاهش مي دهد. هر اتهام مسلم [توسل به خشونت بيش از حد) اطميناني را كه مردم نسبت به اداره پليس خود دارند تحليل مي برد و نتيجتاً تأثيرگذاري پليس را در مبارزه موفقيت آميز با جرم و دفاع از شهروندان محدود مي نمايد. وقتي جامعه به پليس اعتماد نكند، همكاري خود را، كه براي انجام مؤثر و صحيح وظايف پليس ضروري است قطع خواهد كرد. به خاطر همه اين دلايل، ضروري است كه رؤساي پليس، پويايي قوه قهريه و نقشي را كه جنسيت افسران ايفا مي كند درك كنند. طي مطالعات انجام گرفته، به طور متوسط، يک پليس زن گشتي به طور معني داري كمتر از يک پليس مرد از زور] قهر [بيش از حد استفاده مي كند و در نتيجه حقوق شهروندان و نيز مسئوليت مدني اداره خود را كمتر در معرض تهديد قرار مي دهد. به عنوان مثال بررسي هاي انجام گرفته در هفت اداره پليس بزرگ در آمريكا نشان داد كه پليس هاي زن فقط در 5درصد از شكايت هاي شهروندان به دليل به كارگيري خشونت مفرط و 2درصد به دليل تأييد به كارگيري خشونت مفرط ارتباط داشته اند.
پتانسیل به کارگیری مهارت های ارتباطي
مراقبت از اجتماع، رويكرد جديدي در اجراي قانون است كه بر ارتباط و همكاري با شهروندان به عنوان شيوه غير رسمي حل مسئله تأكيد دارد. بنابراين توجه به اين نكته مهم است كه شهروندان افسران زن را نسبت به افسران مرد مطلوب تر ارزش گذاري نموده و شكايات كمتري از آنان داشته ان
يک پليس خود مي داند كه چگونه يک وضعيت را با بحث كردن آرام كند. در نوشته اي از نيويورك تايمز، تيموتي ايگان توضيح مي دهد كه چگونه يک پليس خوب از مهارت هاي ارتباطي در همه جنبه هاي كاري استفاده مي كند و اغلب مي تواند نياز به كارگيري زور را با كاهش موقعيت هاي خشونت آميز كاهش دهد. با اين معيار، زنان مي توانند پليس هاي خوبي باشند همان طور كه اين مسئله در تحقيقي كه در آمريكا و به صورت بين المللي انجام شد اثبات گرديد
پليس هاي زن اغلب داراي مهارت هاي ارتباطي بهتري نسبت به همكاران مرد خود هستند و بهتر مي توانند در زمينه همكاري و اعتماد مورد نياز براي كار پليس كمک كنند. بنابراين، استخدام و به كارگيري بيشتر زنان در اجراي قانون روشي مؤثر در عنوان كردن مسائل مربوط به شكايت هاي شهروندان و خشونت بيش از حد مي باشد
حفاظت از آرامش خانواده در خشونت های خانگي
تغيير الگوي مصرف مواد با عوارض اختلالات رواني همراه است به گونه اي كه خانواده هاي مصرف كنندگان به طور مستقيم در معرض خشونت و رفتارهاي پرخطر فرد مصرف كننده در خانواده هستند. قربانيان خشونت خانگي در جهان زنان و كودكان مي باشند. در آمريكا خشونت خانگي در جهان زنان و كودكان مي باشند. در آمريكا خشونت خانگي حدود نيمي از جرايم خشونت آميز گزارش شده به ادارات پليس – امداد طلبي از پليس است. زماني كه قربانيان زن اين تهاجمات را به افسران پليس زارش مي كنند و واكنشي نمي بينند، اين امر، منجر به بي ميلي آنان در گزارش موارد احتمالي آينده خواهد شد. وقتي افسران به طور نامناسب به شكايات مرتبط با تهاجم خانگي رسيدگي كنند، ديون ادارات [پليس] افزايش مي يابد.
افسران زن در موارد خشونت خانگي واكنش مؤثرتري نشان مي دهند. آنان نسبت به زناني قرباني اين جرم، توجه، بردباري و درك بيشتري از خود نشان مي دهند. شواهد علمي حاكي از اين است كه قربانيان، با ديدن واكنش پليس [در موارد خشونت خانوادگي،] عملكرد افسران زن را مطلوب تر ارزش گذاري نمودند. اين تصور در ميان اجتماع، مربيان آموزش پليس و خود پليس هاي زن مشترك است
مزايای اجتماعي به کارگیری پلیس زن
براساس بررسي هاي انجام گرفته افسران زن و مرد وقتي با معيارهاي متنوعي مورد سنجش قرار مي گيرند، به يک اندازه تأثيرگذار تشخيص داده مي شوند. اين معيارها عبارتند از: فعاليت ها يا بهره وري در گشت، تعهدشان به سازمان هيا اجراي قضايي، و ارزشيابي عملكرد آنان در آموزشكده و نيز در محل كار
طالعات نشان داده اند كه اعضاي جامعه پليس هاي زن را براي پاسخ به موقعيت هاي خطرنک ترجيح مي دهند و معتقدند كه آن ها بهتر قادرند كه اين تعاملات را تعديل كنند. تحقيقي ديگر نشان داد كه 93درصد از پاسخگويان تيم پليس متشكل از پليس زن مرد با هم بر مي گزينند
تحقيقي نشان داد كه پليس هاي زن نه تنها احتياط منطقي بيشتري را نسبت به همتايان مرد نشان مي دهند بلكه اين گرايش را در همتايان مرد خود نيز افزايش مي دهند. با افزايش به كارگيري و استخدام زنان، ادارات پليس ميتوانند تمركز خود را بر مهارت هاي ميان فردي و همكاري با اجتماع قرار دهند
همچنين شواهد حاكي از آن است كه زنان در امور اجراي قانون، با احتمال كمتري، اشكال مختلف بد رفتاري از خود بروز مي دهند. بنابراين شگفت آور نيست كه برخي پيشنهاد كرده اند به عنوان راهي براي بهبود سيماي مردمي اداره پليس، افسران زن بيشتري به كار گرفته شود. چندين اداره پليس در مكزيک و آمريكاي لاتي، بخش هايي كاملاً زنانه براي رسيدگي به تخلفات عبور و مرور تأسيس نموده اند زيرا زنان كمتر رشوه قبول مي كنند و در ديگر اشكال انحراف كمتر درگير مي شوند
محققين معتقدند به كارگيري زنان بيشتر در ادارات پليس، توأم با تغييرات مثبت ديگري خواهد بود. اين امر علاوه بر تطابق با قانون اساسي، باعث بهبود فرايند انتخاب، استخدام و حفظ همه كاركنان سوگند خورده [اعم از زن و مرد] مي شو. پليس معتقد است معرفي زنان، انگيزه اي ايجاد خواهد كرد تا بسياري شيوه هاي مديريتي – كه در حال حاضر كمتر قابل قبول اند و بايد به طور يكسان براي مرد و زن اجرا شوند – مورد بازبيني قرار گيرند. اين امر ممكن است باعث ايجادمعيارهاي انتخاب بهتر، الگوهاي عملكرد و نظارت براي همه افسران شود.
حقيق و تجربه عملي مشابه، همه دلايل ممكن براي استخدام و به كارگيري تعداد بيشتري از زنان در اجراي قانون را فاهم مي كند كه اين كار داراي فوايدي نه فقط براي زنان در حرفه پليس است بلكه براي همكاران مرد، ادارات پليس بزرگتر و جوامعي كه در ان خدمت مي كنند نيز سودمند مي باشد. مثلاً افزايش حضور زنان در نيروي پليس مي تواند مسئله مهم ديگر يعين مسئله تبعيض و آزار و اذيت جنسيتي را با تغيير فضاي ادارات پليس عنوان كند
در نتيجه، گسترش ذخيره كاركنان پليس [منابع انساني،] كاهش هزينه جذب نيرو، جلوه ااجتماعي و اقتصادي مأموريت هاي پليس، كاهش تنش هاي موجود در فضاي ادارات پليس و بهره مندي از نيروي مردم در انجام مأموريت ها از مهمترين مزاياي به كارگيري بيشتر افسران زن است
نقش پلیس زن در برنامه های پیشگیری ويژه خانواده
مشاورين خانواده در دسترس: چنانچه زنان پليس به عنوان «مشاورين خانواده در دسترس» در ميان اعضاء حضور مستمر داشته باشند با تكيه بر آموزش هاي ارتباطي مي توانند در جهت اصلاح روابط و تقويت همدلي در خانواده عمل كنند. توجه به شرايط رواني – اجتماعي و زيستي اعضاي خانواده اين امكان را فراهم مي كند تا پيش از اينكه شرايط زمينه اي مساعد برايسوءمصرف مواد اعتيادآور در خانواده فراهم شود، امكان اصلاح و بهبود شرايط موجود ميسر شده و به سمت حل و فصل مشكلات و گشودن گره ها قدم برداشت.
پلیس زن و پیشگیری از جرم از طريق تعامل با نهاد خانواده
در اصل دهم قانون اساسي آمده است : »توجه به خانواده در قالب ركن اساسي جامعه، از جمله مهم ترين عوامل بازدارندة فرزندان از ارتكاب جرم به حساب مي آيد.« اگر در جرايم ارتكابي دختران و زنان دقت كنيم، خواهيم ديد كه ريشة بسياري از جرايم درون خانواده شكل مي گيرد .در موارد بسيار، آموزش نديدن صحيح والدين، مسئله دار بودن خود والدين، محله اي كه خانواده براي زندگي انتخاب كرده است، معاشرت خانواده با افراد ناباب و مشكل دار، نظارت كافي نداشتن والدين بر اعمال و رفتار فرزندان و امثال آن، به نابهنجاري و بزهكاري فرزندان مي انجامد، به ويژه فرزندان دختر كه به مراقبت هاي ويژه نياز دارند. در خصوص مداخلة پليس زن در خانواده مي توان گفت كه بخشي از زنان پليس در كلانتري ها و مراكز مشاوره و مددكاري ناجا به شغل مشاور و مددكار مشغول فعاليت هستند .اين دسته از نيروهاي پليس پس از كسب تخصص در رشته هاي روان شناسي (در كلية گرايش ها)، مطالعات خانواده، علوم تربيتي و جز آن، مهارت هاي انتظامي را نيز كسب كرده اند .بنابراين بهترين گزينه براي برقراري تعامل و ارتباط با خانواده ها به حساب مي آيند و مي توانند حاميان شايسته اي براي دختران و زنان هر جامعه باشند.
زنان پليس در برقراري ارتباط با خانواده ها به منظور پيشگيري از جرايم، بايد به موارد زير توجه داشته باشند و آنها را به خانواده ها نيز آموزش دهند و گوشزد كنند:
سه دسته از عوامل مطرح است كه به آنها «عوامل حمايتي» گفته مي شود .اين عوامل به عوامل مربوط به كودك (مهارت هاي اجتماعي، تربيت صحيح، هوش متوسط يا بيشتر از متوسط، دلبستگي به خانواده، توانايي هاي حل مسئله)، عوامل مربوط به والدين يا خانواده (وجود والدين صالح، حامي و مراقب، تغذيه با شير مادر، برخورداري از روابط حمايتي ساير بزرگسالان، تمسّک به اعتقادات اخلاقي يا مذهبي قوي در خانواده، كم جمعيت بودن خانواده و امثال آن) و عوامل اجتماعي يا محيطي (همسالان، بزرگ ترها، معلمان، همسايه هاي صالح و مراقب)دسته بندي مي شوند
نيروي انتظامي جمهوري اسلامي ايران در تحقق حمايت از حقوق شرعي، عرفي و قانوني زنان و دختران جامعه، اقدام ديگري همچون تأسيس كلانتري ويژة بانوان در شهر مشهد نموده است، كه كلية كاركنان اين كلانتري، زنان پليس اند .البته در سال هاي اخير زمزمة تأسيس چنين كلانتري در شهر تهران نيز به همت مسئولان ناجا به گوش مي رسد كه همة اين اقدامات گامي است در جهت حمايت از زنان و دختران (بزه ديده، بزهكار و حتي سالم و بدون مشكل)
پليس زن دوشادوش پليس مرد، در راستاي پليس كنترل جرايم و دستگيري متخلفان انجام وظيفه مي نمايد و داراي مهارت هاي خاص نظامي است و آموزش هاي لازم جهت شناسايي، تعقيب و گريز مجرمان را آموخته است
به اين ترتيب، وظايف پليس ايران، كه در قالب چهار وظيفه اصلي، وظايف انتظامي (جلوگيري از وقوع جرايم مختلف، همچنين حفظ نظم، كنترل و نظارت بر اماكن عمومي چون فرودگاه، راه آهن، بيمارستان ها، استاديوم هاي ورزشي و غيره) وظايف اطلاعاتي (اطلاع رساني، جمع آوري اخبار و برخورد با متهمان) وظايف قضايي (كشف جرم، جلوگيري از فرار مجرم، دستگيري مجرم، ابلاغ و اجراي احكام) و وظايف خدماتي (صدور گذرنامه، گواهينامه، شماره گذاري خودرو و صدور عدم پيشينه كيفري) شكل گرفته است، در مورد پليس زن نيز صادق است و زنان پليس در كنار مردان پليس در گوشه و كنار جامعه به ايفاي نقش و وظايف مي پردازند
اما يک تفاوت آشكار وجود دارد و آن اين است كه مخاطب پليس زن، بيشتر زنان و كودكان هستند. پليس زن در ايران، با زنان و كودكان مرجعيت يافته است. بنابراين، گرچه امنيت عمومي در پاسخ به «امنيت براي چه كسي؟» عموم شهروندان را در نظر دارد. اما، پليس زن موظف به تأمين امنيت براي عموم زنان و كودكان جامعه مي باشد. پليس زن به دستگيري مجرم زن، در صورت لزوم تفتيش خانه اش، بازديد بدني اش مي پردازد يا در صورت مظنون شدن،به وارسي اوراق، تطبيق عكس ها با مدارك زنان، پرسش و سؤال از آنان مبادرت مي كند. در رايزني، اعتراف، درك شيوه ها و حربه هاي زنانه، نقش آفريني پليس زن غير قابل انكار است. همچنين در مواقعي كه شاكي يا مجرم زن است، با برقراري ارتباط راحت تر و آسان تر به درك مشكلات آنان مي پردازد و اين امر، بالاخص زماني كه افراد به اصول و موازين شرعي تعلق خاطري دارند، بسيار مهم تر است. به طور مثال، نياز به بازرسي صحنه قتل و كشف جرايمي كه مقتول يا صدمه ديدگان، زن هستند. نظارت و بازرسي اماكن خاص زنان مانند ورزشگاه ها، آرايشگاه ها، خياطي ها، نگهباني و رسيدگي به امور زندانيان زن، انتقال متهمان زن به مراكز بازپروري، بهزيستي يا زندان، بازرسي زناني كه بيم حمل مواد منفجره، مواد مخدر و اشياء ممنوعه توسط آنان وجود دارد، برقراري ارتباط با مدارس دخترانه و رفع مشكلات امنيتي آنان، ارائه خدمات به زنان چون آموزش رانندگي، انگشت نگاري، صدور گذرنامه، تدوين شكايت نامه، نياز به پليس زن در نشست هايي كه شركت كنندگان آن زن مي باشند مانند مسابقات، سمينارها و الي آخر
روش تحقیق
در اين مقاله سعي شده كه با استفاده از روش اسنادي و مطالعه منابع كتابخانه اي به مباني نظري موضوع پرداخته شود.
يافته های پژوهش
تحقق امنيت خانواده و پيشگيري اجتماعي از جرائم فقط وظيفه پليس زن نيست بلكه كليه نهادهاي مسئول در جامعه بايد با هم همكاري داشته باشند
بحث و نتیجه گیری
در هر جامعة انساني، دستگاه ها، نهادها و سازمان هاي گوناگوني دخيل و فعال اند، كه هر يک با كاركردهاي مثبت و منفي خويش در جريان اجتماعي شدن افراد، به ويژه جوانان و نوجوانان نقشي بسزا دارند، بنابراين تمركز بر پيشگيري اجتماعي در برابر ساير انواع پيشگيري براي پليس و ساير نهادها بسيار مفيد خواهد بود .موضوع مهم اين است كه انتظار پيشگيري اجتماعي از وقوع جرايم فقط و فقط از واحدهاي پليس امري منطقي و عقلاني نيست، زيرا ما با تنوع جرايمي روبه رو هستيم كه هر يک از آنها علل و عوامل خاصي دارند، بنابراين واگذاري اين مسئوليت خطير فقط بر عهدة پليس، كار درستي نيست .همچنين همان گونه كه از نام پيشگيري اجتماعي مشخص مي شود، در اين نوع پيشگيري، همة اعضاي جامعه درگيرند و كلية نهادهاي مسئول در جامعه بايد با هم همكاري داشته باشند و با اتحاد با يكديگر به اين مهم جامة عمل بپوشانند .البته پيشگيري از وقوع جرم از جمله وظايف مهم پليس است؛ در اين ميان به نظر مي رسد كه پليس زن به علت نوع جنسيت و ويژگي هاي خاص روحي و رواني و مهارت در برقراري ارتباط، به خصوص ارتباطات كلامي در پيشگيري اجتماعي (البته در حوزه مأموريتي خود) موفق خواهد بود
چنانچه پليس زن بتواند در بحث پيشگيري اجتماعي از جرايم با ساير نهادهاي اجتماعي بخصوص نهادهاي پاية آموزش و تربيت، ارتباط صحيحي برقرار كند، مأموريت و وظايف ناجا در قبال زنان و دختران جامعه تا حد چشمگيري محقق خواهد شد. البته اين نكته را نبايد فراموش كرد كه زنان پليس در زمينة پيشگيري اجتماعي از جرايم، و تعامل با نهادهاي مهمي نظير خانواده، مدرسه و رسانه، نيازمند پشتيباني قوي مسئولان ناجا هستند. در پايان يادآور مي شود كه پليس زن آموزش ديده و متخصص در مسائل انتظامي و در رشته هاي روان شناسي، علوم تربيتي، جامعه شناسي و جز آن در مقايسه با مشاوران و افراديكه فقط بر علوم ياد شده تمركز دارند و مهارت و دانشي در زمينة امور انتظامي ندارند، مطمئنا بهتر و آگاهانه تر مي توانند به ياري زنان و دختران جامعه بشتابند و اين، امري است كه نبايد از ديد مديران و فرماندهان پنهان بماند
علاوه بر مطالب ذكرشده، اگر نهادهاي اجتماعي، زنان پليس را به رسميت نشناسند و به قابليت هاي آنان اعتماد نكنند، اين دسته از كاركنان پليس در ارتباط با اين نهادها دچار مشكل مي شوند، بنابراين برقراري تعامل و ارتباط دوسويه بين پليس زن، خانواده يا مدرسه و رسانه، نيازمند توجه و همكاري همة اين ارگان هاست
كاركرد نهاد خانواده در ميان ساير نهادهاي اجتماعي در رفتار و هويت سازي به طور برجسته اي اثرگذار و داراي نقش بي بديل يا كم بديل است. هويت اجتماعي مشتق از عناصر فرهنگ و لايه هاي روابط روزمره اجتماعي به صورتي غير تأسيسي و خودجوش شكل مي گيرد و داراي ارتباط وثيقي با ساخت اجتماعي امنيت است
نهاد خانواده به ويژه در جامعه ايراني و مسلمان، داراي كانون گرم عاطفي است و نقش كاركردي آن، علي رغم همه آثاري كه در تشديد تهديدات و آسيب پذيري هاي پيش گفته مي تواند داشته باشد، بر بي كاركردي هايش غلبه مي كند و همواره مقوم هويت و امنيت اجتماعي است
هويت و امنيت اجتماعي همچنين داراي تهديدات و آسيب پذيري هايي هستند كه ناكاركردي ها و ضد كاركردي هاي نهاد خانواده در شكل گيري و تحقق آن ها تعيين كننده است
همه موارد بالا حاكي از آن است كه جايگاه نهاد خانواده در درون ساخت نظام اجتماعي بسيار رفيع و داراي آثار غيرقابل انكار در اغلب حوزه ها به ويژه امنيت اجتماعي مي باشد. لذا شايسته است اين كانون به منظور صيانت از آن در مسير تحولات روزافزون فناوري اطلاعات و ارتباطات و به خصوص طرح جهاني سازي دنياي غرب، برنامه ريزي هاي راهبردي و كلان مورد توجه جدي قرار گيرد. در غير اين صورت، از يک سو جامعه دچار انفعال فرهنگي و هويتي مي گردد و از سوي ديگر نفوذ خرده فرهنگ هاي مهاجم موجب تضعيف و اضمحلال هويت اجتماعي و ملي مي شود. در چنين شرايطي بروز بحران هاي اجتماعي، اجتناب ناپذير خواهد بود و روند ساخت هويت و امنيت اجتماعي با خلل مواجه خواهد شد
پیشنهادات
- تشكيل پليس مدارس و استقرار دائمي پليس زن در مدارس دخترانه در قالب مشاور تربيتي – انتظامي
- تأسيس پژوهشكدة خانواده در ناجا، به منظور بررسي مسائل خانوادگي افراد جامعه
- در خصوص جرايم و بحث هاي مرتبط با زنان، رسانه ها با تشكيل ميزگرد و جلسات هم انديشي با دعوت از زنان پليس از نظرات كارشناسانة آنها استفاده كنند
- رسانه ها با تدوين برنامه هاي مستند به پرونده هاي واقعي يا اخبار جرايم، با استفاده از زنان پليس به تجزيه و تحليل جرايم و موارد مرتبط با زنان و عواقب و پيامد هاي آن بپردازند و آن را بازتاب دهند
- از نظريات پليسي در تأليف كتاب هاي درسي استفاده شود
- حضور و نقش پليس به ويژه پليس زن، بايد پررنگ تر از قبل تصوير شود و حضور در نمايشگاه ها در ايام خاص مثل هفتة ناجا براي معرفي بيشتر پليس زن و برقراري ارتباط با طبقات گوناگون جامعه، فرصت بسيار مناسبي است
- بازديدهاي متنوع دانش آموزن از اماكن آموزشي پليس زن، يا محل خدمت وي در جلب اعتماد دانش آموزان دختر به پليس، بسيار مفيد و مؤثر است
- در پايان خاطرنشان مي شود كه بايد مجلس و دولت محترم جمهوري اسلامي ايران با همدلي درخصوص وضع قوانين روشن براي كلية واحدها و نهادهاي مسئول در امر پيشگيري اجتماعي اقدام كنند